غرب، که در این مقاله منظور اروپای غربی است، پس از پشت سر گذاشتن انقلاب علمی در یونان، انقلاب ی در فرانسه و انقلاب صنعتی در انگلستان به پیشرفتها و رفاهی رسید که برای کشورهای شرقی بسیار عجیب و جذاب بود. اما در عین حال کشورهایی در شرق مانند ایران، چین و هندوستان که از فرهنگ غنی برخوردار بودند، از یک سو میخواستند که به پیشرفتهای غربی دست پیدا کنند، از دیگر سو به فرهنگ خود متعهد بوده و نمیخواستند که فرهنگ غرب با محصولات تکنولوژیک و ماشین آلات آن به کشورشان نفوذ کند.
چین پیش از قرن نوزده در درجه اول با چالش خارجی تهاجم و استعمار کشورهایی مانند ژاپن، انگلستان، فرانسه مواجه بود و دوم مشکلاتی که در حوزه داخل دامن گیر آن بود. با ناکارآمدی نئوکفوسیوسیسم در قرن نوزدهم و تقویت حضور اجباری غرب و تاثیرات غیرقابل پیش گیری آن بر جامعه چین، متفکرین و روشنفکران چینی تلاش را آغاز کردند که در مقابل غرب مقاومت کنند و با تجدید نظر و بازخوانی متون فرهنگی و فکری و تمدنی چین، آن را با وضعیت جدید منطبق سازند.
درباره این سایت