محل تبلیغات شما

حدیث مفصل



در طول فعالیت و پخش برنامه های تلویزیونی در 24 ساعت و میان این همه شبکه، بهتعداد انگشتان یک دست هم برنامه، فیلم یا سریال پیدا نمی شود که مخاطب قابل قبولیداشته باشد و زمزمه آن در میان مردم شنیده! بدیهی است که چون اعتبارات مالیصداوسیمای جمهوری اسلامی ایران از بودجه بیت المال و پول فروش نفت که سرمایه ملی وملت است، باید با رضایت آنها هزینه شده و در غیر این صورت شرعا دچار اشکال است ومجلس شورای اسلامی نیز باید ساختاری برای نظردهی و نظرسنجی مخاطبان رسانه ملی بااهرم اجرایی ایجاد کند.



جامعه ما ایرانیان اساسا و به دلیل شرایط و موقعیت تاریخی خود شدیدا تعارفی وزبان باز است. ایرانیان در طول تاریخ همواره برای ادامه زندگی در بستر حملات وتهاجم های قدرت های بزرگ به دو رویی و تقیه روی آورده و به تدریج این روحیه درافراد جامعه نهادینه شده است و فرد در جامعه یک شخصیت و در خلوت شخصیت دیگری دارد.این دو رویی منجر به تعارف و چرب زبانی های بسیار در ایرانیان شده و بنا به هربهانه ای هر کسی را صاحب نامی غیر از نام حقیقی او و لقب می کنیم. دکتر، حاجی،، مشتی، رییس، برادر، عمو، دایی، استاد و. . لقب هایی که ما در روزمرگی خودبسیار استفاده می کنیم و دیگران را مورد خطاب قرار می دهیم.



علوم ی و یکیاز گرایشات مهم آن یعنی روابط بین الملل مدعیان زیادی در ایران دارد. مدعیانی کهبخشی از آنها در حوزه اجرایی و دیپلماسی کشور مشغول به کار هستند و البته تحصیلکرده این رشته و عده ای در مراکز تحقیقاتی، پژوهشی و دانشگاهی مشغول به تدریس وپژوهش هستند. عزیزانی که در حوزه اجرایی مشغول به خدمت هستند، روشن است که کم یا بیشتاثیرگذاری خود را دارند، حال اینکه تاثیرگذاری مثبت یا منفی و حتی خنثی قابل بحثدر مجال دیگری است.

اما آنان که درحوزه پژوهشی و دانشگاه اشتغال دارند چطور؟ که در عین حال هر کدام هم به قول خودمدعی اند که می توانند بحران و چالش های دیپلماسی کشور را نجات دهند و مسائل را بهطور حرفه ای حل و فصل کنند. پژوهشگران قرار است که با تحقیق و پژوهش و ترسیم نقشهراه برای دیپلمات ها و فعالان اجرایی روابط بین الملل چشم آنها بوده باشند واساتید دانشگاه نیز با پرورش فارغ التحصیلان خوب و قوی بر ت خارجی کشور تاثیربگذارند.



طی خروج آمریکا از برجام-که البته برخلاف نظر کارشناسان و مدیران وزارتامورخارجه قابل پیش بینی بود- و به دنبال آن فشارهای اقتصادی مجدد به ایران گمانهزنی ها آغاز شد که این تلاش و تحریم ها چه نتیجه ای خواهد داشت؟ آیا ایران باز همدر اثر تحریم پای میزمذاکره خواهد نشت و هدف آمریکایی ها که دائمی کردن تعهداتبرجام است را می پذیرد؟ یا به مقاومت خود ادامه داده و پس از مدتی تحریم مقاومت راشکسته و حکومت دچار چالش یا فروپاشی خواهد شد؟

غیرقابل انکار است که اولین اثر خروج آمریکا و در پی آن ناکارآمدی برجام، تحریمی و روانی بر ایران است که با خیالی آسوده روابط خارجی خود را تقویت نکند و رابطه عادی با جهان نداشته باشد. ایران در نظر آمریکایی ها همچنانباید یک استثنا در جهان باقی بماند.

هدف و تلاش دوم، ناکارآمد نشان دادن نظام جمهوری اسلامی نزد مردم ایران و جهاناست و فاصله انداختن هرچه بیشتر مردم و کارگزاران نظام، که البته این بیش از تحریمها به عوامل و کوتاهی های داخلی بر می گردد. سوم، تحریم ها ایران را هرچه بیشتر به هدف خود،یعنی قدرت اول منطقه دور می کند و از طرفی هم به علت نیتی عمومی، مردم ازت های نظام در منطقه حمایت نمی کنند.


فرهنگ ازعوامل پایدار در ت خارجی کشورهاست که بسیاری از نظریه پردازان و متفکران روابطبین الملل به دلیل کیفی بودن آن و هم چنین دشوار بودن از بررسی آن طفره رفته اند.درباره نقش فرهنگ در ت و ت خارجی نظرات متفاوتی وجود دارد.

جامعه شناسیچون ماکس وبر فرهنگ را بن مایه تمامی دگرگونی های اجتماعی می داند و در عین حالحاکمیت را نیز عاملی می داند که خود فرهنگ را شکل داده و هدایت می کند و ت راهمچون بعضی جامعه شناسان سلطه بر دیگر جوانب می داند. او معتقد است هر فرهنگی بهپشتوانه یک قدرت ی شکل می گیرد و پایدا می ماند. البته، در مورد نظر ماکس وجامعه شناسانی که چون او می اندیشند دو نکته وجود دارد. آنچه که او از آن یاد میکند، نه نظام ارزشی یا فرهنگ، بلکه تبلیغ است. تبلیغ ابزاری است برای حمایت ازنظام ی حاکم. دوم، برای تبلیغ فرهنگ و نظام ارزشی حاکمیت و قدرت ی بر چهاساس و معیاری انتخاب و حمایت می شود؟قطعا بر اساس تکیه گاه مشروعیت خود، چرا کههر حکومتی بر مبنای یک نظام ارزشی و فرهنگی تشکیل شده است و در زمان حکومت خود نیزاز همان فرهنگ حمایت می کند تا مشروعیت خود را حفظ کند. پس همان طر که ت به فرهنگجهت می دهد، از آن نیز تاثیر می پذیرد، تکیه می کند و آن را پشتوانه خود قرار میدهد.


 

5. در مصر تاثیر چندان جدی نداشته و اخوان المسلمین پیش از انقلاب وجود داشتهو جماعت المسلمین و الجهاد نیز به همین شکل، اما دو گروه اخیر تحت تاثیر موجانقلاب اسلامی بازسازی و تقویت شدند.

6. جنبش انصارالله در یمن تاسیس شد به رهبری حسین الحوثی که در درگیری با ارتشیمن و عربستان در 2004 با بیست نفر از یاران خود به شهادت رسید و عبدالملک حوثیرهبری را به دست گرفت. حمله به سفارت امریکا، حمله به مجتمع مسی نظامیان امریکادر صنعا و. درگیری هایی با نظامیان آمریکا بود که منجر به استقلال خواهی یمنجنوبی که شیعه نشین است و درگیری با عربستان و ارتش یمن شد. آخرین دوره درگیری هااز 2014 تا امروز ادامه دارد.


مقدمه:

بعد از جنگ های30 ساله در اروپا 1648 عهدنامه وستفالیا به امضا رسید و برای اولین بار تمامیتارضی و استقلال کشورهای اروپایی به رسمیت شناخته شد.

بعد از وستفالیاتا جنگ جهانی اول نظام حاکم بر روابط بین الملل بر پایه نظام موازنه قوا بود، کهبا زیاده خواهی دولت هایی مانند آلمان شکست خورد و به جنگ جهانی اول منجر شد. بعداز جنگ جهانی اول نظامامنیت دسته جمعی توسط ویلسون مطرح و جامعه ملل تاسیس شد و به دلیل عدم ورود آمریکاو نیتی آلمان و ایتالیا جنگ بین الملل دوم در 1939 آغاز شد و تا 1945 به طولانجامید.


از یک سو درجهان امروز دولت ها به تنهایی نمی توانند تی را اتخاذ و پیش ببرند وبه همکاری،همیاری و همسویی سایر دولت ها را در اجرای اهداف خود نیازمنداند. پس سازمان هایهای بین المللی وسیله و ابزاری مناسب برای تامین منافع کشورها محسوب می شود. برایایفای نقش فعال و پویا در سازمان های بین المللی می بایست رویکردی چند جانبه درت خارجی داشت.

از دیگر سوچند جانبه گرایی گزینه ای گریز ناپذیر در جهان کنونی است که سازمان های بین المللیحاکمیت دولت ها را هر روز بیشتر تضعیف می کنند. چند جانبه گرایی به نظامی اشارهدارد که در آن دولت ها به صورت گروهی و از طریق مذاکره در چارچوب سازمان های بینالمللی عمل می کنند. چندجانبه گرایان معتقداند که دولت ها هنوز هم در برخی اوقاتبه تنهایی عمل می کنند اما این موضوع یک استثنا در رفتار دولت ها تبدیل شده است(paulwapener:1996). 


3. نقشمحوری داشتن، یعنی تعیین و تبیین ارزش، ساختار و مدلی که در کشور یا کشورهاییانجام شده باشد و دیگران از آن تبعیت کنند. امروز ارزش های اروپای غربی ملاک ومعیار اتحادیه اروپا و ناتو و همچنین کشورهایی است که درخواست عضویت در ناتو را دارند.ارزش های اتحادیه اروپا به خصوص در مسائل فرهنگی، ارزش های لهستان یا بوسنی نیست،بلکه بر اساس ارزش های فرهنگی قدرت های اروپایی غربی چون انگلستان، پرتقال واسپانیاست. در منطقه نیز امروز ایران و عربستان بر سر همین ارزش گذاری رقابتدارند.


دکترین: برای نقد دکترین امنیت منطقه ای دولتدوازدهم، می بایست قبل از هر چیز در آغاز بدانیم منظور از دکترین در فارسی آن رابه آموزه یا رهنامه ترجمه کرده اند چیست؟

دکترینهمان نسبتی را با فلسفه دارد که فیزیک با ریاضی برقرار می کند. یعنی مادامی که کسیبا قواعد و منطق ریاضی آشنا نباشد، نمی تواند فیزیک را بفهمد و مسائل آن را حلکند. این دو لازم و مم همدیگر هستند و ریاضی پیش نیاز فیزیک هست. دکترین نیز بههمین ترتیب که هر فلسفه و اندیشه ای برای عملیاتی و اجرایی شدن نیازمند تبدیل شدنبه دکترین هست. دکترین مدل و ساختار و مسیر اندیشه و پیاده سازی است.


1.     مسائل ما و ایالات متحده آمریکا به دو دسته اساسی تقسیم می شود: اول مسائلیاست که منافع دو کشور به هم برخورد می کند و بنابراین مذاکره نمی تواند راه حلمناسبی باشد، تنها کار واقع بینانه ای که می توان داشت به این ترتیب است که ازمذاکره به این عنوان استفاده شود که اختلاف ها منجر به مناقشه مسلحانه نگردد.

دسته دوم مسائلیاست که منافع ما به طور موازی قرار می گیرد که در این مواقع مذاکره می تواند ما رابه منافع مشترک هم برساند که البته این اتفاق کم تجربه شده است و آمریکا سوابقخوبی نزد ایرانیان ندارد و بلکه دنیا.



ت گذاری ی و فرهنگی دولت یازدهم و دوازدهم، بارویکرد جهانی شدن و هرچه بیشتر درهم تنیده شدن در این روند است. اینکه در ابتدایمتن حاضر از ت های اقتصادی و فرهنگی نام برده شد، از این روست که حوزه اقتصاددر عصر کنونی لاجرم باید در افق جهانی بررسی شود و بر خارج از مرزها تاثیر بگذاردو تاثیر بپذیرد. وابستگی نسبی در این حوزه کاملا طبیعی است. ولیکن قطعا هیچ کشوریوابستگی فرهنگی و ی را تحمل و بر نمی تابد.

جهانی شدن البته در واقعیت خود به خصوص برای کشوری چونایران با تاریخ و تمدن تاریخی خود که جهانی بوده، مبارک بوده و هرگز جای نگرانینیست. اما با روش و مدیریت اجرا و فرمان دهی مدیران و دولت های ضعیف و کوتاهفکرمان، این مقوله تبدیل به چالشی برای ایرانیان در قرن حاضر شده است. چرا که همهکشورهایی که در جهان صاحب نام در حوزه های ی، فرهنگی و اقتصادی شدند، ابتدا بهفرهنگ و هویت ملی خود وفادار بوده و به آن تکیه کرده اند و این آغاز روند جهانیشدن است. جهانی شدن البته در هم تنیدگی است، در کنار هم و در هم قرار گرفتن فرهنگهاست، و نه تسلط یک فرهنگ بر سایر جوامع. این تسلط یافتن تلاش همه ابرقدرت هاست کهفرهنگ خود را غالب کنند؛ اما ملت هایی که دچار تزل هویتی و تاریخی هستند و دولتهایی که خود را در برابر این رقابت فرهنگی ضعیف می بینند و می بازند، خود را زیرتسلط سایر فرهنگ ها می پذیرند.


نوسازی و نظام آموزشی

شکی نیست کهفرایند نوسازی باید هر چه سریع تر در کشور آغاز شود، چرا که این مسکن که در آنسکنی گذیده ایم بسیار فرسوده و انقریب بر سر ساکنانش خراب شود. در این میان اما بهنظر نظام آموزشی و پرورشی نقشی پیش شرط، اساسی و چاره جویانه دارد، اما چگونه؟ پیشرفتاینگونه رقم نخواهد خورد که امروز ما ساده لوحانه می اندیشیم که عده ای برای آنبرنامه ریزی و راهبرد تعیین کنند، دیگران مجری و مابقی هم سوژه باشند. پیشرفت قبلاز هر چیز نیازمند یک منطق مشترک میان شهروندان یک جامعه است که نسبت به آن به یکفهم و بلوغی رسیده اند تا بر جان هایشان بنشیند و موجب یک تحول و انگیزه شود. برایرسیدن به این منطق مشترک نیازمند اندیشیدن و تفکر هستیم که با کمال تاسف بایداعتراف کرد که جامعه ایران در حال حاضر از آن عاجز است. همه کشورهای توسعه یافتهچه در غرب و چه در خاوردور آموزش و تربیت را مهم ترین اقدام ملی در مسیر توسعهیافتگی قلمداد کرده اند و پرداختن به همه اقشار اجتماعی را مهم ترین برنامه ریزیاجتماعی دانسته اند(سریع القلم، محمود: 1382). ملل نیرومند بهندرت در بخش آموزش ضعیف هستند. یک جامعه مرفه و نیرومند همیشه ملت های بیگانه رابرای آموزش عالی جذب می کند و یک سیستم آموزش عالی با کیفیت جایگاه بین المللی یککشور و احترام بین المللی آن را ارتقا می بخشد(مینگ جینگ لی:1390). مشهوراست که نظام آموزشی هر کشور آینده آن کشور است و فردای آن جامعه را رقم خواهد زد.نخبگان هر کشوری قطعا در نظام آموزش و پرورش کشور خود بار می آیند و رشد می کنند.



پس از انتشار آزمون استخدامی 1397 و سهمیه یک نفره فارغ التحصیلان رشته علومی و روابط بین الملل، آن هم در اداره شیلات، دوستانم که در این رشته های علمیتحصیل کرده اند بسیار آزرده و ناامید شدند و حقیر لازم دانسته ام تا به عنوان یکیاز آنها چند سطری بنویسم تا شاید به یک فهم مشترک و بهتر از اوضاع دست پیدا کنیم.


غرب، که در این مقاله منظور اروپای غربی است، پس از پشت سر گذاشتن انقلاب علمی در یونان، انقلاب ی در فرانسه و انقلاب صنعتی در انگلستان به پیشرفت‌ها و رفاهی رسید که برای کشورهای شرقی بسیار عجیب و جذاب بود. اما در عین حال کشورهایی در شرق مانند ایران، چین و هندوستان که از فرهنگ غنی برخوردار بودند، از یک سو می‌خواستند که به پیشرفت‌های غربی دست پیدا کنند، از دیگر سو به فرهنگ خود متعهد بوده و نمی‌خواستند که فرهنگ غرب با محصولات تکنولوژیک و ماشین آلات آن به کشورشان نفوذ کند.

چین پیش از قرن نوزده در درجه اول با چالش خارجی تهاجم و استعمار کشورهایی مانند ژاپن، انگلستان، فرانسه مواجه بود و دوم مشکلاتی که در حوزه داخل دامن گیر آن بود. با ناکارآمدی نئوکفوسیوسیسم در قرن نوزدهم و تقویت حضور اجباری غرب و تاثیرات غیرقابل پیش گیری آن بر جامعه چین، متفکرین و روشنفکران چینی تلاش را آغاز کردند که در مقابل غرب مقاومت کنند و با تجدید نظر و بازخوانی متون فرهنگی و فکری و تمدنی چین، آن را با وضعیت جدید منطبق سازند. 



حزب یست جمهوری خلق چین، درهفدهمین کنگره سراسری خود اصل دموکراسی درون حزبی و نظارت درون حزبی را مطرح ودنبال کرده است. احتمال و گمانه زنی هایی هم از جانب آینده شناسان و تحلیل گرانمسائل چین وجود دارد که چین طی دو یا سه دهه آینده بنا به دلایلی چون گسترش رفاه وسطح زندگی، تقویت رسانه ها و شبکه های اجتماعی، اعزام دانشجویان برای بورس تحصیلیبه غرب و مهم تر از همه توسعه اقتصادی و اجتماعی چین و همچنین افزایش قدرت منطقهای و جهانی آن که برای حفظ این قدرت نیازمند به یک نظام و حکومت قوی هست، چیندموکراسی را نیز تجربه خواهد کرد.


امروزه جایگاهی که جمهوری خلق چین در حوزه ی، اقتصادی و امنیتی ایستاده را، ما در ایران بیش از نیم قرن است که اراده کرده ایم، اما همواره جز دهه اول پیروزی انقلاب اسلامی، به آن دلیل که از اذهان عمومی مردم خود غافل بوده ایم یا اساسا تصمیم به توجه به آن را نداشته ایم، به جایگاه مورد انتظار خود دست پیدا نکرده و با این رویه نخواهیم کرد و در چرخه باطل خود همچنان چند قدم به جلو و عقب باز خواهیم گشت و دچار این توسعه یافتگی ناقص یا ناهمگون خواهیم ماند.

 


تاریخ امپراطوری در چین به 4000 سال قبل باز می گردد.امپراطوری چین کهن ترین و بزرگ ترین تمدن مستمر جهان به شمار می آید. چاپ، کاغذ،رستوران، بستنی و باروت ابتدا در چین کشف و طرح شد. در میانه قرن نوزده، امپراطوریچین توسط بریتانیا مورد تهدید و هجوم قرار گرفت و برای اولین بار به طور جدی باخارج از قاره آسیا درگیرد شد. در 50 چین از بریتانیا شکست خورد و به اختیاربریتانیا، فرانسه، ژاپن و روسیه درآمد. این وضع تا 1949 ادامه داشت و در این البتهتلاش هایی توسط چینی ها صورت گرفت که به نتیجه نرسید.

 
به طور کلی ایران در عصر پهلوی با توجه به عقب ماندگیاقتصادی در عصر قاجار و عدم پیدایش گروه های نوساز نیرومند به راه اصطلاحات ازبالا افتاد و نتیجه ی این راه، پیدایش ساخت قدرت اقتدار طلب بود. در واکنش بهاین فرایند دوگانه(ساخت قدرت و رفرم) زمینه پیدایش دو نوع مخالفت ی در ایرانشد: اول مخالفت با ساخت قدرت مطلقه که اغلب از جانب هواداران گوناگون قانون اساسیمشروطه در ادوار مختلف صورت گرفته و دیگری مخالف با محتوای اجتماعی و اقتصادی ونوسازی به شیوه غربی(فراهانی، محمد: 8). رضاخانپهلوی بنیان گذار رژیم شاهنشاهی در ایران از نوجوانی به نظام پیوست و مدارج شرقیرا حل نمود. در کودتای13 اسفند 1299نیروهای قزاق به فرماندهی او تهران را اشغالکردند. او در ابتدا در مقام و زیر وزیر جنگ و سپس در سال 1303با فرمان احمدشاهقاجار به ثمت وزیری منصوب شد. رضاخان ابتدا تلاش هایی در جهت جمهوری خواهی کرد،اما در سال 1304 خود به پادشاهی رسید. 

فیلم مستندی در شبکه مستند سیما تماشامی کردم که روایت می کرد جانورشناسان برای نزدیک شدن به یک گربه وحشی ناشناخته درجنگل های اندونزی قریب به چهارده سال درباره آن، مطالعه، بررسی و مشاهده کرده اند.چهارده سال تمرکز یک تیم جانورشناس برای یک حیوان که شناخت یکی از آنها، به مثابههمه جمعیت و شناخت چند روز آن، به عبارتی امکان پیش بینی نسل او در گذشته و آیندههم وجود دارد، چرا که او حیوان است و دیروز و امروز تکراری و یکی شبیه دیگری است.

اما در ایران برای برقراری ارتباطراهبردی با یک کشور، آن هم کشوری رازآمیز و درون گرا با یک میلیارد و پانصد میلیوننفر جمعیت، حتی یک مرکز پژوهشی تخصصی یا یک رشته دانشگاهی مطالعات چین نداریم! تااساسا ضرورت برقراری ارتباط استراتژیک با چین کاملا روشن و منطقی؛ همراه با شناختکافی باشد.


سیدجماالدین اسدآبادی از زمانی که درشانزده سالگی همراه یکی از علمای بزرگ عصر خود به هندوستان سفر کرد، به مدت دوسالدر آنجا اقامت کرد و با مردم روشنفکران و عالمان ملاقات داشت، تحلیل خود را دررابطه با منشا ضعف و انحطاط  مسلمانان وکشورهای اسلامی آغاز کرد.

او به خوبیدریافت که هندوستان در اختیار انگلیس است و به فکر اندیشه ای برای برون رفت ازوضعیت عقب ماندگی مسلمانان افتاد. سید جمال در سال 1372ق به قصد مکه از هندوستانخارج شد و پس از انجام اعمال حج به افغانستان رفت و بیش از 5 سال در افغانستانماند. در آنجا فعالیت های حکومتی هم انجام می داد و سرانجام دوباره به هندوستانبرگشت و به فعالیت ی و فرهنگی پرداخت تا مردم را متوجه و بیدارکند. دولتانگلستان تحمل نکرد و او را اخراج کرده و سیدجمال هم به مصر رفت. کلاس و درس وسخرانی سید در مدرسه الازهرا و مصر هم تحمل نشد و صرف چهل روز مصر را به مقصداستانبول ترک کرد. پس از مدتی دوباره به مصر برگشت و پس از دیدار با ریاض پادشاهکلاس های خود را در منزل و الازهرا راه انداخت اما بار دیگر از مصر تبعید شد.اسدآبادی به مکه و هند رفت و پس به پاریس سفر کرد و در آنجا رومه العروه الوثقیرا راه اندازی و به یک چهره جهانی تبدیل شد. او در سال 1304ق بالاخره به تهرانآمد، اما مورد تهدید شاه و اطرافیان او قرارگرفت و در پی دعوت مسکو، به آنجامهاجرت کرد. پس از گذشت دو سال و با شخصیت های نظامی، ی و مذهبی دیدار کرد.


در حال حاضر درنشریات علمی پژوهشی دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد فرصت تفکر و نوشتن ندارندو این جای تاسف بسیار دارد. این حاصل نگاه بدبینانه و کم بینانه نسبت به دانشجویاناست که آیا ممکن نیست دانشجویی در مقطع کارشناسی و ارشد ایده و پاسخی برای مسائلبنیادین و یا کاربردی به ذهنش برسد که شاید به اذهان بسیاری از اساتید دانشگاه همخطور نکرده باشد؟ چرا این فرصت و پویایی را از دانشگاه گرفته ایم؟ این اولین و درعین حال اساسی ترین روش غلط رایج در سیستم آموزشی کشور است، که باید اصلاح و دردوره های آموزشی به دانشجو ابتدا تخصص، سپس آگاهی از نقاط ضعف و قوت و در نهایتانگیزه برای رفع و حل مشکلات پیش روی داده می شود. نظام آموزشی ما در حال حاضرانسان ها را آموزش می دهد تا توانایی های آنها را از بالقوه به بالفعل تبدیل کند.اما انسان فقط تعلیم پذیر و تعلیم دهنده نیست، بلکه از آنجا که قادر است در نفساین تعلیم به تامل و تفکر بپردازد، گویی بالطبع از حد طبیعی خود فراتر می رود و نهفقط آموخته های خود را در قلمرو وسیعی گسترش می دهد، بلکه مهم تر از اینکه برایتقویت و اصلاح آنها با امعان بیش تری بدان ها می پردازد(مجتهدی،کریم:1379). دومین مسئله کهبنا دارم آن را طرح کنم ضرورت تفاوت قائل شدن برای روش و محتوای تدریس و دروس میاندختران و پسران است. معتقدم که باید محتوای دروس آموزشی برای دختران و پسران را ازهم متفاوت دید. دختران و پسران دو جنسیت متفاوت هستند، پس مشخصات ویژگی های ظاهریو باطنی متفاوتی نیز دارند. و روحیات، علایق و توانایی متفاوتی نسبت به هم دارند.پس جای آن نیست که در محتوا و روش بعضی از دروس تامل و آنها را نسبت به هم متفاوتببینیم تا بیشتر حقیقت بین بوده باشیم؟ در این که دختران و پسران نسبت به همروحیات، علایق و توانایی متفاوتی دارند شک نیست، پس آیا نمی توان از این حکماستدلال کرد که بر اساس روحیات، علایق، سلیقه ها و توانایی، گیرایی و دریافتمتفاوتی نسبت به دروس و علوم و اطلاعات داشته باشند؟ و روش و ارائه علوم برای آنهاهم متفاوت باید باشد؟ ن نسبت با مردان توانایی جسمی متفاوتی دارند و هم چنیناین دو جنسیت در نسبت با هم توانایی های ذهنی و فکری متفاوتی دارند.

نوسازی و نظام آموزشی

شکی نیست کهفرایند نوسازی باید هر چه سریع تر در کشور آغاز شود، چرا که این مسکن که در آنسکنی گذیده ایم بسیار فرسوده و انقریب بر سر ساکنانش خراب شود. در این میان اما بهنظر نظام آموزشی و پرورشی نقشی پیش شرط، اساسی و چاره جویانه دارد، اما چگونه؟ پیشرفتاینگونه رقم نخواهد خورد که امروز ما ساده لوحانه می اندیشیم که عده ای برای آنبرنامه ریزی و راهبرد تعیین کنند، دیگران مجری و مابقی هم سوژه باشند. پیشرفت قبلاز هر چیز نیازمند یک منطق مشترک میان شهروندان یک جامعه است که نسبت به آن به یکفهم و بلوغی رسیده اند تا بر جان هایشان بنشیند و موجب یک تحول و انگیزه شود. برایرسیدن به این منطق مشترک نیازمند اندیشیدن و تفکر هستیم که با کمال تاسف بایداعتراف کرد که جامعه ایران در حال حاضر از آن عاجز است. همه کشورهای توسعه یافتهچه در غرب و چه در خاوردور آموزش و تربیت را مهم ترین اقدام ملی در مسیر توسعهیافتگی قلمداد کرده اند و پرداختن به همه اقشار اجتماعی را مهم ترین برنامه ریزیاجتماعی دانسته اند(سریع القلم، محمود: 1382). ملل نیرومند بهندرت در بخش آموزش ضعیف هستند. یک جامعه مرفه و نیرومند همیشه ملت های بیگانه رابرای آموزش عالی جذب می کند و یک سیستم آموزش عالی با کیفیت جایگاه بین المللی یککشور و احترام بین المللی آن را ارتقا می بخشد(مینگ جینگ لی:1390). مشهوراست که نظام آموزشی هر کشور آینده آن کشور است و فردای آن جامعه را رقم خواهد زد.نخبگان هر کشوری قطعا در نظام آموزش و پرورش کشور خود بار می آیند و رشد می کنند.


 

شخصا با تعریف و تمجید کشورهای توسعه یافته برای هم وطنان ایرانی چندانموافق نیستم. ما ایرانیان در دو قرن گذشته همواره در شیفتگی و خماری دیگری بودیم وهستیم. زمانی می خواستیم مانند غرب شویم، زمانی خواستیم ژاپن را هم پشت سر بگذاریم،زمانی تصمیم به ژاپن اسلامی گرفتیم و بعدها مانند مای شدن و اکنون نیز به طور عجیبو غیرواقعی از رشد اقتصادی و فرهنگی لیست طولانی از کشورها می گوییم و کشورهایی مانندژاپن، سوئیس و سوئد برای ما بسیار جذاب هستند، تا آنجا که خود را غیرقابل دسترسی بهیافته های آنان می دانیم.



✅عرصه روابط بین الملل زمینه مواجهه است. بستری برای روبه رو شدن. روبه رو شدن انسان ها در قالب گروه های پرجمعیتی به نام ملت. دولت ها نیز نمایندگان این ملت ها در جهان هستند و هرکدام در مواجهه با یکدیگر از جانب ملت خود ماموریت دارند که منافع، قدرت و امنیت کشور خود را تامین و گسترش دهند. 


مازندران از تو پرسشی دارم. تو که ازکهن ترین، اصیل ترین و مستعدترین خطه های سرزمین ایران هستی. نام تو بر بزرگ تریندریاچه جهان نقش بسته و از نعمت دریا با همه زیبایی ها برکات آن برخورداری، تو کهاز کوه و جنگل و صحرا با همه ظرفیت های مادی و معنوی آن بهره مندی.

مازندران! تو که با شالیزارها و برنجو گندم مرغوب و از آن مهم تر شالیکارهای مهربان مزین شده ای. تو که سرشار از رنگهای زنده، آوازهای محلی و یادهای عطر آگین هستی.

ای مازندران، سهم تو از اعتبارهایفرهنگی و گردشگری ایران چقدر هست؟



مازندرانی های عزیز و محترم، امروز اگر مازندران زبان به سخن بگشاید پاسخ پرسش های ما را تماما به گرده ما خواهد گذاشت، چرا که او چیزی از نعمت و فرصت برای ما کم نگذاشته، اما آیا ما توان بهره برداری صحیح و درست را داشته ایم؟

ما نه تنها از بسترهای حاضر و پیش روی خود استفاده منطقی نکرده ایم، بلکه کمر به نابودی آن بسته ایم و زمین های سرسبز و بی منت اش را به هر تازه رسیده ای سپردیم تا برایمان آجر روی آجر بگذارد و جای درخت و گل و سبزه و بوی عطر بهارنارنج، ساختمان هایی با پنجره های کوچک و سقف های دلتنگ و با نمای زمخت علم کند. و این بلا ریشه در یک سوتفاهم دارد. سوتفاهمی که ما این همه نعمت را از خود و برای خود نمی پنداریم.

آیا ما توانسته ایم از طبیعت و زیبایی خطه مان که هر انسانی را به زانو در می آورد حفاظت کنیم؟
تلاش کرده ایم که زبان و آداب و رسوم خود را درست بشناسیم و به فرزندان خود نیز بیاموزیم؟
آیا پس از استفاده کردن از امکانات و خدمات مازندران و رسیدن به نقطه امن، بلافاصله تصمیم به مهاجرت و خدمت به پایتخت را نکرده ایم؟


در طول نیم دهه گذشته در فضای تحلیلی و اجرایی ت خارجی جمهوری اسلامی ایران برداشت‌های نسبتاً نادرستی از روابط ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین صورت گرفته است. این سوتفاهم و سوبرداشت‌ها غالباً به قالب‌های ذهنی و تلقی ما از ت بین الملل باز می‌گردد. تلقی که همواره با انگاره‌های دینی و اخلاقی ما درهم تنیده است. اگر ما در برابر ت‌های سلطه‌گر و غیراخلاقی بسیاری از کشورها در جهان مانند آمریکا یا اسرائیل ایستادگی می‌کنیم، دستوراتی است که از اعتقادات و مذهب ما گرفته شده است و ما در نگاهی آرمانی برای تحقق فضای مطلوب بین المللی تلاش می‌کنیم. در بعضی مواقع منافع ملی خود را حتی به معنای متعارف آن در نظر نمی‌گیریم. اما با کمال تأسف سایر کشورها از جمله چین مانند ما فکر نمی‌کنند.


من از مشتریان ثابت پخش و بازپخش پایتخت هستم. می بینم،دنبال می کنم، می خندم و حتی اصطلاحات آن را گاه در روزمره خود تکرار می کنم. ازآنجا که خود متعلق به خطه پرنعمت و برکت شمال هستم، بعضی از کنش های سریال رادوچندان درک می کنم و لذت می برم. پایتخت سعی کرده تا طبیعت استثنایی مازندران وسوادکوه، مردم ساده و بی ریای آن، صمیمیت میان آدم ها و خانواده های آنان و غیرت وحمایت مازندرانی ها از یکدیگر را نشان بدهد. این سریال همچنین توانسته که برایمردم ایران آواز و ساز و موسیقی مازندران را معرفی و برای مازندرانی ها نیز دوبارهزنده کند.



هدف از نگارش این یادداشت نه مخاطب قرار دادن مدیران ارشدیا اساتید برجسته، که انسان های دلسوز و دغدغه مند در کشور است. مدیران و اساتیدمحترم بنا به آنچه که پیداست سخت سرگرم ت هستند و به دنبال مچ گیری از یکدیگرو در این میان منافع ملی و ملت را از یاد برده اند. هرچند که بسیاری از ظرفیت هایکشور در شرایط غیرمنطقی و بی ثبات گوشه نشین شده اند، اما هنوز در گوشه و کناردستگاه های دولتی افرادی مستعد وجود دارند.



در میان جنجال های ی و جناحی، واقع بینی با عینک منافعملی به مقوله ت خارجی و مشخصا مسئله برنامه همکاری 25ساله میان ایران و چین،به دور از حواشی و در نقطه ای امن و منطقی ضروری به نظر می آید. چین چه امروز و چهدیروز کشوری نیست که بتوان در مورد آن بی گدار به آب زد و چنین تعهدهای بلندمدتیرا متضمن شد. ایران نیز در جهان به خوش نامی در تعهدات بین المللی خود مشهور استکه در طول قرن اخیر خلاف آن ثابت نشده است.


                                  تولید محتوای داستان محور 

در جهان امروز آنچه که سرنوشت افراد، شرکت ها و دولت ها راتعیین می کند، اقتصاد و گردش مالی آنهاست، که این گردش مالی و قدرت اقتصادی نیزخود به مقوله بازاریابی وابسته است. بازاریابی» مجموعه فعالیت ها، کنش و واکنشهایی است که به منظور جلب نظر مشتریان هدف، نسبت به محصول و در نهایت فروش آنانجام می گیرد. بازاریابی روش های گوناگونی مانند بازاریابی محتوایی، تبلیغاتی،شبکه ای و احساسی دارد که موضوع بحث حاضر ما مقایسه بازاریابی تبلیغاتی و محتواییو در نهایت بررسی نوع محتوایی آن است.

تبلیغات و اطلاع رسانی در طول حضور صد ساله خود در جهان،نحوه و شیوه های مختلفی داشته است، که بسیاری از آن روش ها در حال حاضر کارکرد خودرا از دست داده است. مردم تلاش می کنند که تحت تاثیر تبلیغات سنتی قرار نگیرند،چراکه در تجربه های خود اندوخته اند که تبلیغات نوعی فریب است که فروشنده با آنمحصول خود را به آنها تحمیل می کند. تبلیغ سنتی امروز تنها در یک صورت جواب می دهدو آن هم در صورتی که به صورت بمباران تبلیغاتی باشد که اگر به شرط کیفیت مطلوبهمراه باشد استقبال مردم قطعی خواهد بود و اگر نه کوتاه مدت.



مسئله ارزیابی و جایگاه قدرت ایران در منطقه خاورمیانه و جهان همواره میان واقعیت، اتهام و ادعا معلق بوده است.
کشورهای رقیب قدرت ایران را جدی نگرفته و سعی کرده اند جایگاه واقعی آن را استحاله کنند، کشورهای متخاصم قدرت ایران را مورد اتهام قرار داده و مدعی می شوند که ایران از قدرت خود سواستفاده کرده و موجب بی نظمی نظام بین الملل می شود. ایران خود نیز همواره در مورد قدرت خود اغراق و ادعای بیش از حد و اندازه خود داشته است.
اما در واقع قدرت در نظام بین الملل عصر ما چگونه رقم خواهد خورد و چه مبانی دارد؟ در عصر کنونی توان اقتصادی شرط اول و لازم است، اما کافی خیر. ژاپن یک قدرت است، اما صرفا قدرت اقتصادی.



آنچه که همواره از اساتید ی و تحلیل گران می شنویم این است که اهمیت ایران برای غرب، مسئله نفت و گاز در ایران است و ایران از این جهت در مرکز توجه تمداران آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی قرار می گیرد که نفت دارد. اما در واقع اینگونه نیست یا ضمن این موارد جدی دیگری هم هست.
آنچه که از ایران برای غرب و به خصوص برای کشورهایی مانند آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان و فرانسه اهمیت دارد نیروی انسانی خلاق و توانمند ایرانی است. انرژی را می توان از عربستان یا امارات تامین کرد، اما نیروی انسانی مستعد و قابل اتکا را هرگز. ایرانیان در قوی ترین موسسات تحقیقاتی دنیا تا دانشگاه و پژوهشگاهها حضور جدی و تاثیرگذار دارند. آنها البته در جهان به داشتن علم پزشکی عالی مشهور هستند، اما امروزه از حوزه هواوفضا گرفته تا حوزه آی تی در دنیا ایرانیان کرسی های مهمی را در اختیار دارند.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

Joseph's game پــــــرشـ کـ سـ تـ ـه Marvin's page نیو ترانه شهدای گمنام روستای دولت آباد خرید شماره مجازی تلگرام (فعال شده) Larry's life گروه توسعه شایستگی های حرفه ای معلمان استان کردستان کمپانی آموزش طراحی سبو